محمد جواد ظریف در سومین سالگرد امضای برجام در توئیتی این توافق در حال احتضار را «یک پیروزی بریای دیپلماسی چند جانبه» عنوان کرد.
وزیر امور خارجه در صفحه توئیتر خود نوشت: علیرغم اقدامات آمریکا، برجام همچنان در سومین سالگردش، بهعنوان پیروزی دیپلماسی چندجانبه باقی مانده است. در حالی که ما میدانستیم که ایالات متحده نمیتواند برای حفظ قولهایش مورد اعتماد قرار گیرد - همانطور که اکنون متحدین این کشور نیز دریافتهاند - برجام ثابت میکند که یکجانبهگرایی مسموم دولت ترامپ بهمعنای آن است که نمیتواند برای احترام به هیچ توافقی مورد اعتماد قرار گیرد.
دولت روحانی هنوز هم برجام را بزرگترین دستاورد سیاسی-اقتصادی خود میداند و در شرایطی پایههای این توافق عملاً فروریخته و آثار آن در 3 ماه گذشته اقتصاد کشور را با تکانههای شدید مواجه ساخته است،تیم روحانی تلاش میکند با چنگ و دندان و توسل به تروئیکای اروپایی عضو برجام هر طور شده پوسته تهی این توافق را در ویترین دستاوردهای خود حفظ کند.
ویترینی که با خروج شرکتهای بزرگ چند ملیتی و اروپایی و لغو یک به یک قراردادهای پسابرجامی همچون توتال، بوئینگ، ایرباس، انی، ATR، شرکت کشتریانی مرسک، پژو-سیتروئن، لوک اویل، زیمنس، ریلاینس شرکت هندی دارنده بزرگترین مجموعه پالایشگاهی جهان، شرکت فولاد دانیلی ایتالیا، شرکتهای بیمه لویدز انگلیس و و آلیانز آلمان، شرکتهای گازی انجی فرانسه و پیجینیگ لهستان، بانک دیزد آلمان، اتحادیه شرکتهای تجاری بلژیک FEB و... به سرعت در حال خالی شدن است.
دستاوردهایی که رنگ باختند
البته محتوای توئیت ظریف هم نشان میدهد که دولت دیگر از برجام به عنوان یک دستاورد اقتصادی و گره گشای مشکلات اقتصاد کشور نام نمیبرد و این دستاورد به یک پیروزی دیپلماسی چند جانبه که حداکثر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را برای معامله نشان میدهد تنزل یافته است و حالا کارکرد ویژه برجام منزوی کردن آمریکا آنهم در ابعاد اخلاقی و سیاسی در مواجهه با ایران است.
هر چند این انزوا چندان تأثیرات میدانی ندارد و بازگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه کشورمان بسیاری از شرکتها و کشورهای نشسته پای سفره برجام را وادار به عقب نشستن کرده است.
ابوالفضل حسن بیگی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این رابطه با اشاره به مذاکرات 13 ساله هستهای با کشورهای غربی که با اروپاییها آغاز شد و در نهایت در دولت یازدهم با ورود آمریکا به برجام منتهی شد، منزوی کردن آمریکا و تغییر نگرش جامعه جهانی به برنامه هستهای ایران را یکی از اهداف سیاست خارجی کلان نظام عنوان کرده و میگوید: خروج ایران از ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل مهم دستاورد برگ و مهمی بود و یکی از موفقیتهای برجام به شمار میرود که تا امروز حفظ شده است، اما برجام اهداف بزرگ دیگری هم داشت و دولت روحانی وعده داد با این توافق مشکلات اقتصادی کشور و فشارهای ناشی از تحریمها به صورت کالم برداشته خواهند شد، اما پس از مدتی این وعده به تعلیق موقت تحریمهای هستهای آمریکا تقلیل پیدا کرد و در ادامه مسیر محدودیتهای دسترسی ایران به معاملات دلاری و همکاری بانکهای بزرگ جهانی با ایران خود را نمایان کرد و معلوم شد همه مشکلات با برجام حل شدنی نیست.
عضو کمیته ویزه هستهای مجلس با اشاره به اقدام هیجانی دولت در رفتن به سوی عقد قراردادهایی مانند خرید صدها هواپیما در شرایطی مبهم و شکننده و بستن قراردادهای بدون ضمانت با شرکتهای اروپایی مثل توتال به شکلی که خروج آنها از کشور در شرایط موجود بدون کمترین هزینه برای آنها و جبران زیان کشور صورت گیرد میافزاید: دولت یازدهم بدون توجه به مشکلات ساختاری و اجرایی و بحران مدیریتی در داخل که اجازه بهرهمندی از حداقل گشایشهای برجامی را نمیداد و سبب هرز رفتن منابعی که در اختیار کشور قرار گرفت شد عملا فرصت را از دست داد.
وی با تأکید بر اینکه دولت بجای تمرکز بر اقتصاد مقاومتی و توسعه و حمایت تولید در داخل به سمت تجارت با اروپا و تلاش برای پیوند دادن اقتصاد کشور با سرمایهگذاریان خارجی رفت که قابل اتکا نبود خاطرنشان میکند: کشور بیش از آنکه به دستاوردهای برجامی که دولت وعده داده بود نیاز داشته باشد به اصلاح ساختار اقتصادی، مقابله با فساد، نظام مند کردن نظام بانکی و امثالهم نیاز داشت تا اقتصاد کشور در گرداب بحرانهایی همچون مؤسسات مالی غیر مجاز، تلاطمها در بازارهای مالی و ارزی و ... گرفتار نشود.
وی میگوید: حالا پس از 3 سال دستاورد باقی مانده برجام موفقیت دیپلماسی دولت در نشان دادن غیر قابل اعتماد بودن آمریکاست و اینکه نگاه جهان به ایران تغییر کرده، اما در حوزه اقتصادی کماکان سیاست نگاه به غرب و اروپا را بازتجربه میکند.
از توافق تا جنگ اقتصادی با کدخدا
حالا جنگ اقتصادی تمام عیار با کدخدای جدید جای خودش را به توافقی داده که در زمان امضا بارها به دولت روحانی درباره بی اعتبار بودن طرف مقابل ان هشدار داده شد.
همان روزی که سناتورهای آمریکایی به مقامات دولت ایران نامه نوشته و تأکید کردند که برجام اعتبار و تضمین اجرایی در آمریکا ندارد و با چرخش قلم رئیس جمهور بعدی از بین خواهد رفت. اما محمد جواد ظریف در مقابل آن سناتورها را به بی سوادی و بی اطلاعی از قوانین و نظام حقوقی کشورشان متهم کرد و حرف آنها را بی مبنا خواند.
دولت روحانی پس از آنکه کدخدا زیر میز توافق زد و راه تقابل را در پیش گرفت بجای درس گرفتن از این تجربه و بازگشت، بار دیگر تجربه شکست خورده مذاکره با کشورهای اروپایی و ادامه تعهدات برجامی را در ازای بستهای بسیار کوچکتر از اتحادیه اروپا در پیش گرفت. اما این بسته به حدی بی ارزش، بی محتوا و کوچک بود که حسن روحانی انرا مأیوس کننده خواند و گفت: متأسفانه در بسته پیشنهادی ارائه شده راهکار عملیاتی و شیوه مشخصی برای ادامه همکاریها وجود نداشت و یک سری تعهدات کلی در حد بیانیههای سابق اتحادیه اروپا عنوان شده بود.
این اتفاق البته دو از انتظار نبود چرا که پیش از آن مقامات اروپایی به دفعات اذعان و اعتراف کرده بودند که قادر نیستند شرکتهای بخش خصوصی و چند ملیتی اروپا را وادار به همکاری با ایران کنند.
این موضوع وقتی اهمیت و تأثیر خود را نشان میدهد که بدانیم اقتصاد اروپا اقتصاد غیر دولتی و مبتنی بر اقتصاد ازاد و بخش خصوصی است. به همین دلیل کشورهای اروپایی با چالش نبود سازوکارهای مستقل و دولت محور تجاری و اقتصادی برای ادامه همکاری با ایران برای حفظ برجام روبرو شدهاند. وقعیتی که برونو لومیر وزیر دارایی فرانسه به آن اشاره کرده است و نشان میدهد روابط اقتصادی ایران و اروپا در آینده به بخش کوچک دولتی در این قاره محدود خواهد شد.
وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرده به دنبال ایجاد اتحاد میان دویتان اروپایی و منطقهای خود برای پیوستن به جنگ اقتصادی علیه ایران است تا فروش نفت ایران را به صفر برساند و مانع از روابط اقتصادی شرکتهای ایرانی با جهان خارج شود.
در مقابل بنابر اخبار غیر رسمی که از بسته اروپا به بیرون درز کرده اروپا بر تعهد برای حفظ خرید نفت از ایران در سطح کنونی موافقت کرده، اما میزانی برای این تعهد اعلام نکرده است. در این گزارش تصریح شده که هم اکنون اروپا حدود ۵۰۰ هزار بشکه نفت از ایران می خرد که با عقبنشینی توتال فرانسه و شرکت انی ایتالیا این رقم در ماههای آینده کمتر خواهد شد.
در حوزه بانکی، اروپاییها بهدنبال ایجاد کانالی هستند که از طریق آن امکان ارتباط بانکی فراهم شود و با توجه به تحریمهای آمریکا، کانال طراحی شده باید به نحوی باشد که از طرف این تحریمها مورد تهدید قرار نگیرد. به همین دلیل، اروپا در پی ایجاد یک حساب مخصوص است که بر مبنای آن بتواند، درآمدهای ایران را بهصورت متمرکز در آن نگهداری کند. سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه دو روز پیش اعلام کرد که سه قدرت اروپایی (آلمان، انگلیس و فرانسه) برای ادامه تجارت خود با ایران بدون استفاده از دلار موافقت کردند. این در حالیست گفته میشود هرچند که طرف اروپایی در مذاکرات شفاهی وعدههای زیادی داده، اما اذعان کرده بهواسطه برخی مصلحتها و ملاحظات سیاسی امکان مکتوب شدن آنها وجود ندارد.
حفظ برجام برای کشورهای اروپایی در روزهای اخیر سخت تر هم شده است زیرا بنابر اظهارات وزیر دارایی فرانسه، واشنگتن با درخواست تروئیکای اروپایی(آلمان، فرانسه و انگلیس) برای معاف شدن از تحریمهای امریکا مخالفت کرده است.
روز گذشته نیز مایک پمپئو وزیر خارجه و استوین منشین وزیر خزانه داری امریکا رسما در نامههایی به همتایان اروپایی خود پاسخ منفی امریکا به درخواست معافیت آنها را اعلام کردند. بر اساس گزارش خبرگزاری بلومبرگ از محتوای این نامهها وزرای خارجه و خزانهداری آمریکا نوشتهاند دولت آمریکا به دنبال اعمال «فشار اقتصادی بیسابقه» روی حکومت ایران است. آنها همچنین با یادآوری اینکه آمریکا از برجام خارج شده، تأکید کردهاند واشنگتن تا زمانی که شاهد «تغییرات ملموس، ادامهدار و مشهود» در سیاستهای ایران نباشد، نرمش نشان نخواهد داد.
در این نامه که بلومبرگ میگوید تاریخ نگارش آن مشخص نیست، آمده است: رئیسجمهور ترامپ به یک دلیل ساده از برجام خارج شد. این توافق نمیتوانست ایمنی مردم آمریکا را تضمین کند. بنابراین، ما در وضعیتی نیستیم که برای این سیاست، مگر در موقعیتهای خاص که آشکارا در راستای منافع امنیت ملیمان باشد، استثنا قائل شویم.
مایک پمپئو چند روز پیش هم در ئوئیتر خود از متحدان آمریکا خواست به «کارزار فشار اقتصادی علیه ایران» بپیوندند. پمپئو و تیم مدیرانش در وزارت خارجه آمریکا در هفته گذشته سفرهای فشردهای را نیز به کشورهای منطقه از جمله امارات، بحری، عربستان و ... انجام دادهاند تا از ظرفیت کشورهای عرب متخاصم با ایران با کشوورهایی که کوریدور صادرات و واردات ایران به شمار میروند نیز برای تنگ کردن حلقه محاصره ایران استفاده کنند.
دیپلماسی فرا دولتی برای ایجاد تعادل در مذاکرات برجامی
در شرایطی که دولت روحانی بنابر دیدگاه و گرایشی که از گذشته به اروپا داشتهاند و در سال 82 در توافق سعد آباد با مدیریت روحانی در کشوت دبیر شورایعالی امنیت ملی نمود پیدا کرد، پس از خروج ترامپ از برجام بار دیگر به کشورهای اروپایی تکیه کرده و تمرکز مذاکرات خود را بر ظرفیت مشخص این ضلع از توافق گذاشته است، در روزهای اخیر بخش دیگری از ظرفیت دیپلماسی کشور که در رده فراتر از دولت تعریف میشود پا به عرضه رایزنیها و مذاکرات سیاسی و اقتصادی با ضلع دیگر و قدرتهای شرقی حاضر برجام گذاشتهاند تا توازن را دیپلماسی تک محوری دولت بازگردانند.
بدین منظور در روزهای پایانی هفته گذشته علی اکیر ولایتی مشاور امور بینالملل مقام معظم رهبری در مقام فرستاده ویژه رهبری به مسکو رفت و با ولادیمیر پوتین رایزنیهای مهمی را صورت داد که خروجی آن تفاهمهای جدید در حوزه اقتصادی، تجاری، امنیتی و سیاسی با مسکو بر مبنای شرایط جدید و خروج آمریکا از برجام بود.
فرستاده ویژه مقام معظم رهبری از تمایل و تفاهم اولیه با پوتین برای افزایش سرمایهگذاری و همکاری روسیه تا سقف 50 میلیارد دلار در حوزه نفت و گاز ایران خبر داد، تفاهمی که چندین برابر روابط و تجارت نفتی ایران با کل اتحادیه اروپاست.
وی همچنین از توافق دو کشور برای افزایش مبادلات تجاری دو کشور بر پایه پول ملی خبر داد و گفت این تفهاهم با چین نیز در حال انجام است که میتواند به کاهش اثار تحریمهای امریکا بر پایه دلار کمک کند.
ولایتی همچنین از درخواست روسها برای ایجاد یک پل برقی بین ایران، آذربایجان و روسیه خبر داد که مورد موافقت ایران نیز هست. وی از امضای تجارت آزاد بین ایران و کشورهای اوراسیا نیز خبر داد که بدون نیاز به ارز خارجی صورت خواهد گرفت. تقویت و توسعه کریدور شمال به جنوب از دیگر توافقهای تهران و مسکو در دیدار ولایتی با پوتین بود.
در همین حال سید کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشور که به چین سفر کرده در یک کنفرانس خبری تأکید کرد از جامعه بین المللی و کشورهای عضو توافق هسته ای انتظار می رود به مسئولیت های خود در این زمینه پایبند باشند.
خرازی اگر چه برای شرکت در هفتمین مجمع صلح جهانی به پکن سفر کرده اما طبیعی است که از این فرصت برای دیدار و رایزنی با مقامات کشور چین و دیگر کشورهای حاضر در این مجمع درباره برجام و مقابله با تحریمهای یکجانبه آمریکا استفاده خواهد کرد.
وی در پکن تأکید کرد که آمریکا نه فقط در برابر ایران بلکه امروز در برابر دنیا و از جمله چین با مشکل تراشی های تجاری خود مانع ایجاد می کند و لازمه همکاری جامعه بین المللی برای مقابله با یکجانبه گرایی واشنگتن بیشتر از هر زمانی احساس میشود.
حسین شیخالاسلام دیپلمات باسابقه و مشاور سابق رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل در این رابطه با اشاره به لزوم تقویت دپیلماسی کشور در حوزه شرق، بهخصوص چین و روسیه، به ایفای نقش علی اکبر ولایتی در این میدان اشاره کرده و میگوید: یکی از راهبردهای ایران در برابر قلدرمآبی آمریکاییها همسویی و پیدا کردن اشتراکات با مخالفان سیاستهای این کشور است. بسیار روشن و واضح است که ما در این شرایط میبایست برای مقابله با قلدریهای آمریکا کنار کشورهایی قرار بگیریم که با آمریکا درگیر هستند، البته اروپاییها هم با آمریکا درگیر هستند، اما آنها هم در مجموع در کَمپ غربیها تعریف میشوند و نمیتوان خیلی روی آنها حساب باز کرد.
این کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با تسنیم میافزاید: امکانات و ظرفیتهای اقتصادی و راهبردی در شرق، مانند چین و روسیه را بالقوه دانست و افزود: امکانات بسیاری در بلوک شرق برای ما وجود دارد و کشورهای مهم این بلوک نیز با نوع رفتاری که الآن از خودشان در برابر آمریکا نشان میدهند، نشاندهنده این است که تسلیم رفتارهای آمریکا و ترامپ نشدهاند.
مهدی مطهرینیا کارشناس مسائل بینالملل هم درباره اهمیت سفر اخیر علیاکبر ولایتی به روسیه و تسلیم پیام رهبر انقلاب و رئیس جمهور به پوتین، میگوید: ما از فرصت بوجود آمده در دوران اوباما استفاده نکردیم و با تهدید حاصل از وجود ترامپ، به سمت شرق رفتیم. شرق یک مجموعه همگن نیست اما وقتی منافع و امنیت ملی اقتضا بکند و مستنداً بتوان این اقتضا را از منظر یقینی ثابت کرد، بدون تردید ارتباط با هرکشوری در چارچوب منافع و امنیت ملی لازم است که انجام پذیرد.
وی خاطر نشان میکند: تصمیمگیرنده نهایی در حوزه سیاستخارجی رهبری نظام است و پارادایم و دکترین و سیاست کلان ناظر بر سیاستهای خارجی در چارچوب فرامین رهبری در بستر قانون اساسی شکل میگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما